به سلامتی همه مادرا ❤❤

مــــــــــــــــــــــــادر...

دندانم شکست ...

برای سنگ ریزه ای که
...
در خوراکم بود !

دردم گرفت ...

نه برای دندانم !

برای کم سو شدن

چشمان مادرم ....!

گفتگو از مـــــــرگ انـسـانـیـت است...

صحبت از پژمردن یک بــــــــــرگ نیست

در میان مـردمی با این مصیبت ها صبور

صبحت از مرگ محـــبت مـــــرگ عشق

گفتگو از مـــــــرگ انـسـانـیـت است...

فریدون مشیری

آدم ها را بلد نیستم هنوز.

عجب دنیایی شده...


کوچه ها را بلد شدم.. مغازه ها را..


و رنگ چراغ قرمزها.. حتی جدول ضرب را..


و دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم..!!


اما گاهی میان آدم ها گم میشوم..


آدم ها را بلد نیستم هنوز.

!!!!!!!

کودکی...

به یاد معصومیت از دست رفته کودکی.....

کشور من ....

کشور من جایی است که در آن،
دانش آموزان را تنبیه می کنند تا یاد بگیرند "خوب" بنویسند.

و هنگام بزرگسالی، به جرم "خوب" نوشتن،

قلمهاشان را شکسته و باز
کودکان دیروز را تنبیه می کنند ...

" لیلا حاتمی "

یک دم...

نفس عمیق...

زدنگی نکن....

تنهایی!!!!

"تنهایی" را ترجیح میدهم 

به "تن هایی"

که روحشان با دیگری ست..........

زنان بی ادعا....

مردان بی ادعا را زنان بی ادعاتر همراهی میکنند......

دستان خالی....

گذر کردم از زیباترین روزهای عمرم

اما 

دستانم خالی اند...

شرمندگی...

نمازی که همه را شرمنده میکند و اشکی که گریبان خیلی ها را خواهد گرفت...

که بی دعا با خدا دست می دهند ... !!

کسانی را می شناسم ؛

که با صدای بلند دعا می خوانند !

اما ....

دستشان به ستاره ای نمی رسد ...

اما کسانی هستند ؛

که بی دعا با خدا دست می دهند ... !!

اینکه خدا داره بهت بی محلی میکنه....

اینکه خدا داره بهت بی محلی میکنه رو از اینجا بفهم که دیگه حال مطالعه کردن و بحث علمی رو نداری!

 إِذَا أَرْذَلَ اللَّهُ عَبْداً حَظَرَ عَلَيْهِ الْعِلْمَ .

هرگاه خدا بخواهد بنده اى را خوار كند ، دانش را از او دور سازد.

نهج البلاغه - حکمت 288

خــــــدای ما مهربانترین دوست انسان است...

برای مـــــــــا از جهنم گفتند

تــــــــا دنیای خود را به آتش بکشیم

غافل بودیم از این که

خــــــدای ما مهربانترین دوست انسان است

نه سلطان تخت نشین آسمانی

عشق....

و عشق صدای فاصله هاست ، صدای فاصله هايی كه غرق ابهامند
نه، صدای فاصله هايی كه مثل نقره تميزند و با شنيدن يك هيچ می شوند كدر
هميشه عاشق تنهاست
و دست عاشق در دست ترد ثانيه هاست
و او و ثانيه ها می روند آن طرف روز ؛ و او و ثانيه ها روی نور می خوابند
و او و ثانيه ها بهترين كتاب جهان را به آب می بخشند

و خوب می دانند كه هيچ ماهی هرگز هزار و يك گره رودخانه را نگشود

تاریکی....

این همه از تاریکی بد نگویید 
شما که فروش چراغتان،
به لطف همین تاریکی ست .

شمس لنگرودی (تصویر بی مربوط)

کسی رفته است

اگر یک نفر
هر آنچه که 
از درونش برمی آید را بنویسد

بی شک از درون او
کسی رفته است

ایلهان برک

راز داری....

فیلم خش دار....

خیره به فیلمی خش دار که هیچ وقت اکران نشد 
و تلاطم خاطراتی که برایت سکانس به سکانس اجرا میشود
و اتاقی پر از وهم و سکوت و دود و بی کسی......

داستان تلخ آدمها....

داستان تلخ
دادســتان گفت:
صـــبر کنید.... زنــــدانــی این چــــه کـــاریست !؟؟
زنــدانی خـــنده ای کــرد و گفت :
بازم بیچـــاره طـــناب نــمیزاره زمـــین بیفتم ،
ولی آدم ها !!!!! بدجـــور زمــینــم زدن !

غریبه آشنا....

 درسش برایت آشناست...


  اما دردش ناآشنا...

حتی بغض های نترکیده ام را....

یادت هست مادر؟
اسم قاشق را گذاشتی قطار، هواپیما، کشتی ؛
تا یک لقمه بیشتر بخورم یادت هست ؟
شدی خلبان ، ملوان ، لوکوموتیوران
میگفتی بخور تا بزرگ بشی
آقا شیره بشی . . . خانوم طلا بشی
و من عادت کردم که هر چیزی را بدون اینکه دوست داشته
باشم قورت بدهم

 حتی بغض های نترکیده ام را....

چيزي براي نوشتن هست ؟! ...

تو و صندلي هاي چوبي و سيگارهاي نيمسوز ...

و باران ... که هميشه دير به ميعاد رسيده يک عمر! ...

هنوز بوي خوش دومين قهوه از سرت نرفته

که دلت مي خواهد چيزي بنويسي ...

آوازها و خاطره ها را دوره مي کني،

تمام شب ها را ... تمام بغض ها را ...

چيزي براي نوشتن هست ؟! ...

ابر سپيد بي باران از رفتنت پراکنده مي شود،

خاطره ها هم ... بغض ها هم ...

موضوع انشای زندگــیت "خــــــدا" ،

زندگــی دیکته ای نیست که آن را به ما گفته بودند و گفته باشند و خواهند گفت !!! 

زندگــی انشایی است که تنها باید خود بنگاریم ؛ 

باشد که موضوع انشای زندگــیت "خــــــدا" ، 

مقدمه اش "عشق او" ، 

و انتهایش "نگاه او" باشد … 

" الهـــــــــــــــــی

آمیــــــــــــــــــــــــــــــــن"

سهراب.....

سکوت یعنی....

سکوت همیشه به معنای رضایت نیست!
گاهی یعنی;
خسته ام از اینکه مدام 
به کسانی که 
هیچ اهمیتی برای فهمیدن نمیدهند،
توضیح دهم...

3 چیز...

۳ چیز را با احتیاط برداریم: قدم، قلم، قسم.

۳ چیز را پاک نگه‌داریم: جسم، لباس، خیالات.

۳ چیز رابه‌کار بگیریم: عقل، همّت، صبر.

۳ چیز را آلوده نکنیم: قلب، زبان، چشم.

از ۳ چیز پرهیز کنیم: گناه، افسوس، فریاد بی‌جا.

اما ۳ چیز را هیچ‌گاه و هیچ‌ وقت فراموش نکنیم: خدا، مرگ، قیامت.