" عمری دوست داشتم که یک شبه پیری را سپری کنم،

بــعد بیایـم و با عَصـایی در دســت،

کنارِ خیابانی شلوغ منتظرت شوم،

تا تو بیایی و مرا نشناسی،

ولی دستم را بگیری

و از ازدحام خیابان عبـورم دهی...!

همیشه یادیار داشتم "
ولی ...




™reputation: Majnon"
photograph: J. Bart Rayniak