اینجا ایران قرن 21 است...!

اینجا ایران قرن 21 است...!


اینجا صدای آهنگهای پاپ لس آنجلسی و غرب زده آن قدر بلند است که فریادهای

«حاج مهدی باکری» به گوش نمی رسد...


اینجا ایران قرن 21 است!


اینجا همه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند...


اینجا ایران قرن 21 است!


اینجا بر دیوارهای شهر روی عکس شهید ، پوستر تبلیغاتی می چسبانند...


اینجا ایران قرن 21 است!


اینجا نام شهید را برای اینکه بچه ها خشونت طلب و جنگ طلب بار نیایند

از کوچه ها برداشته و نام نگین و جاوید می گذارند...


اینجا ایران قرن 21 است!


اینجا ستارگان درخشان هالیوود آنقدر زیاد شده اند که دیگر کسی

ستارگان پرفروغ کربلای ایران را نمی بیند...


اینجا ایران قرن 21 است!


اینجا دیگر شهدا زنده نیستند و در پیچ و خم های عصر ارتباطات،

به خاک سپرده شده اند…


اینجا ایران قرن 21 است!


اینجا دیگر کسی نمی خواهد گمنام بماند، همه به دنبال کسب نام هستند…


اینجا ایران قرن 21 است!


اینجا جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند…


اینجا ایران قرن 21 است!


اینجا خرمشهر دیگر خونین شهر نیست، خرمشهر دیگر 36 میلیون جمعیت ندارد…


اینجا ایران قرن 21 است!


اینجا کسی نمی داند، مهدی باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود جسدش برنگردد

و تکه ای از زمین را اشغال نکند…


حجاب و شعور...

افسوس که شرمنده شهدا شدیم.....

فرق بین موندن در مدرسه و فرار از مدرسه...

پیرمراد...

استاد دل

دلم تنگ شده برای این گریه ها...

سلام عشق من...

استغفار یعنی؟!!!

اعتماد کــــن به خـــدایـــی او

نگـــران فـــردایت نباش

خداونـــد دیـــروز و امـــروز خــــدای فـــردا هم هست...

مـــا اولین بـــار است بــندگـــی میکنیم ولـــی او قرنهاست 

کـــه خـــدایـــی میکند

اعتماد کــــن به خـــدایـــی او


سردار عشق...

زمان بازرگان به من برچسب چریک فدایی زدند، 

زمان بنی صدر هم برچسب منافق!

هرقدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم، برچسب بارانمان کردند.

حالا روزی ده برچسب دشت می کنیم.

اما عزیزان من! دلسرد نباشید.

حاشا که بچه بسیجی میدان راخالی کند.


"شهید محمد ابراهیم همت"


بانویی می گفت:

بانویی می گفت:
عبور باد از لای چتری های بلوندت را دیدم،
و من تار مویی را که پیشانی ام را قلقلک میداد به زیر مقنعه هدایت کردم!
به آستین های کوتاه مانتویت خیره شدم!
و من ساق دست هایم را صاف کردم!
به مانتوی نازک و یقینا خنک تو فکر کردم!
و من چادرم را روی سرم مرتب کردم!

برای من همین بس بود که راننده ی تاکسی مرا با احترام خانوم خطاب می کند!
و تو را خانومی...!


افسران - مرا با احترام خانوم خطاب می کند!

زیبا ترین دیالوگ

زیبا ترین دیالوگی که در زندگیم شنیدم مربوط به فیلم روز واقعه است:


مسیح را مسیحیان نکشتند ، چگونه است که مسلمانان امام خود را می کشند...؟!



"تمام حجت مسلمانی من حسین ابن علی است"


◄◄◄ مجنـــــــــــــون ►►►


قَلبَـم را بِه تـــــــــو مے سِپارَم

خدایـــــا...
قَلبَـم را بِه تـــــــــو مے سِپارَم
پَس دَر آن هیچ کَسے جز خودِت را قَرار نَده...
.
.
.
اللّهُُــــــــم...
إنے أستودعک قَلبے
فلا تَجعل فیه أحدٌ غیرکــــــــــــ...



◄◄◄ مجنـــــــــــــون ►►►


ســربـــازان امــــام زمــــان

ســربـــازان امــــام زمــــان


 از هــیــچ چــیــزجــز 



گــنــاهــان خــویــش نمی هراسند . . .


« شــهــ ـــید آویــنــ ـــی »


( روحش شاد )

غلامرضا خم شو ، فایده ای نداشت


بعد از مراسم ازش پرسیدن ، چرا خم نشدی?


برایت دردسر میشود ، او شاه مملکت است


گفت هر که میخواهد باشد :


تختی فقط برای بوسیدن دست مادرش خم میشود

( روحش شاد ) 


حواسمان باشد....

آیه ۹ سوره یس

آیه ۹ سوره یس
♥´*•.¸¸.•* ♥๑♥๑♥๑♥´*•.¸¸.•* ♥๑♥๑♥๑

وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ 

در برابرشان دیواری کشیدیم و در پشت سرشان دیواری و بر چشمانشان ، نیزپرده ای افکندیم تا نتوانند دید


خدا رو شکر که رهبر داریم...

معصیت را خنده مى آید ز استغفار ما . . . !!

ذكر بر لب ،

صبحه بركف ،

دل پر از شوق گناه

معصیت را خنده مى آید ز استغفار ما . . . !!


سن عاشقی پایین اومده.»

یه پسر بچه رو گرفتیم که ازش حرف بکشیم.
آوردنش سنگر من. خیلی کم سن و سال بود.
بهش گفتم: « مگه سن سربازی توی ایران هجده سال تمام نیست؟ »
سرش را تکان داد.
گفتم: « تو که هنوز هجده سالت نشده! »
بعد هم مسخره اش کردم و گفتم: « شاید به خاطر جنگ ، امام خمینی کارش به جایی رسیده که دست به دامن شما بچه ها شده و سن سربازی رو کم کرده؟ »
جوابش خیلی من رو اذیت کرد.
با لحن فیلسوفانه ای گفت:« سن سربازی پایین نیومده ، سن عاشقی پایین اومده.»


اندیشیدن ممنوع!

اندیشیدن ممنوع!
چراغ، قرمز است..
سخن گفتن ممنوع!
چراغ، قرمز است..
بحث پیرامون علم دین و
صرف و نحو و
شعر و نثر، ممنوع!
اندیشه منفور است و زشت و ناپسند! 
نزار قبانی...............


♥برکت خونمون...♥

وقتی با مامانا قهریم ... 

مامانم:پاشو بیا شام بخور

-نمی خورم ...

مامانم : باشه نخور !

دودقیقه بعد : نخور ببینم کجا رو میگیری !

سه دقیقه بعد : نخور فشارت بیفته ضعف کنی !

چار دقیقه بعد : نخور از گشنگی بمیری الهی ،،، شکل اسکلت شدی از بس غذا نمیخوری .... :|

فدای همشون که انقد خوبن ♥



زنگ خطر....